پخش ماهواره ای :از آغاز تاکنون
گردآوری و تدوین:مهردادمیخبر
شاید بحث ماهواره ها و تهاجم فرهنگی که پیامد آن است مبحثی تکراری و کلیشه ای بنظر برسد و این احتمالا" بعلت شعارهائیست که استفاده بی رویه از آنها جنبه های شعوری مسئله را تحت الشعاع قرارداده است بطوریکه خیلیها معتقدان به خطر ماهواره را(متوهم) قلمدادمیکنندو آنگاه سرشان رابا خیال راحت به زیر برف غفلت فرو میبرند.لطفا" پس ازخواندن این مقاله بدون هیچ پیش زمینه مسموم فکری و پیش داوری ،خودتان قضاوت کنید که آیا(تهاجم فرهنگی) و (جنگ نرم ) حقیقت دارد یانه؟
مدیرسایت
*****************************************************************************************************************
ماهواره چیست؟
ماهواره به دستگاههای ساخت بشر گفته میشود که در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر میچرخند.اهمیت ماهوارهها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است. بخشی از پژوهشهای علمی و تخصصی که در آزمایشگاههای مستقر در فضا انجام میشود، هرگز نمیتوانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد.نخستین ماهواره فضایی جهان اسپوتنیک-۱ (به معنی همسفر-۱ به زبان روسی) بود که در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۳۶ (۴ اکتبر۱۹۵۷) به مدار زمین پرتاب شد. پرتاب اسپوتنیک-۱ به مدار زمین آغازگر عصر فضا و مسابقه فضایی شد.
اولین ماهوارهٔ ایالات متحده برای تقویت کردن مخابرات «پروژهٔ اسکور» در سال ۱۹۵۸ بود که از یک نوار برای ضبط و پخش پیامهای صوتی استفاده میکرد. این ماهواره برای پخش پیام تبریک کریسمس رئیس جمهور آمریکا «آیزن هاور» به سراسر دنیا استفاده میشد. در سال ۱۹۶۰ ناسا ماهوارهٔ «اکو» را پرتاب کرد. تل استار اولین ماهوارهٔ فعال مخابرهٔ مستقیم ماهوارهای تجاری بود. وابستههای به «ای تی اند تی» به عنوان بخشی از توافق چند ملیتی بین «ای تی اند تی»، آزمایشگاههای تلفن بل، ناسا، ادارهٔ پست عمومی بریتانیا و دفتر پست ملی فرانسه برای گسترش ارتباطات ماهوارهای، آن ماهواره را از «کیپ کارناوال» در ۱۰ ژوئیه ۱۹۶۲ توسط ناسا پرتاب کردند. اولین و مهم ترین برنامهٔ ماهوارههای مخابراتی در تلفن بلند برد میان قارهای بود. پیشرفتها در کابلهای مخابراتی زیردریایی با استفاده از فیبرهای نوری باعث کاهش استفاده از ماهوارهها برای تلفنهای ثابت در اواخر قرن بیستم شد، ولی هنوز برخی اقلیمها و یا قسمتهایی از برخی کشورها بودند که خطوط زمینی مخابرات در آنها اندک بود یا موجود نبود مانند قطب جنوب، به علاوهٔ بخش عظیمی از استرالیا، آمریکای جنوبی، آفریقا، کانادای شمالی، چین، روسیه و گرین لند. بعد از اینکه سرویس تلفن راه دور تجاری با استفاده از مخابرات ماهوارهای ایجاد شد، یک میزبان از دیگر ارتباطات راه دور تجاری با ماهوارههای مشابه در سال ۱۹۷۹ شامل موبایلها ی ماهوارهای، رادیوی ماهوارهای، تلویزیون ماهوارهای و دسترسی اینترنتی ماهوارهٔ تطبیق شد. اولین تطابقها برای بیشتر سرویسها در دههٔ ۱۹۹۰ اتفاق افتاد و درحالیکه قیمت گذاری برای کانالهای تقویت کنندهٔ ماهوارهای ادامه مییافت به طور قابل توجهی افت کرد.ماهواره به سفینهای گفته میشود که در مداری، به دور یک سیاره (معمولاً زمین) در حال گردش باشد. در عصری که ما در آن زندگی میکنیم، ماهواره و تکنولوژی وابسته به آن، آنچنان در تاروپود جوامع بشری نفوذ کرده و به پیش میتازد، که نقش تعیین کننده آن در سیر تحولات تمدن بشری، قابل توجهاست.بخشی از تحقیقات و پژوهشهای علمی - تخصصی، که در آزمایشگاههای مسقتر در فضا انجام میشود، هرگز نمیتوانست روی کره زمین جنبه عملی به خود گیرد. این تحقیقات، که بسیار متعدد و متنوع است، در تخصصهای پزشکی، داروسازی، مهندسی مواد، مهندسی ژنتیک و دهها مورد دیگر، تا به حال دستاوردهای بسیار ارزندهای را به جوامع بشری عرضه ردهاست.ماهوارهها که در فضا درحال گردشند، میتوانند اطلاعات باارزشی در اختیار انسان قرار دهند که منجر به تحولات شگرفی، در زمینههای گوناگون شود. ماهوارههای کشف منابع زمینی، هواشناسی، مخابراتی، پژوهشی و نظامی از این نوع میباشند.
تاریخچه
ظاهراً نخستین اشاره به ماهواره در ادبیات، نوشتهای از ادوارد اورت هیل است. او در سال ۱۸۶۹ در داستانی بنام «ماه آجری» از ماهوارهای حامل انسان نام برده که به دور زمین میگردد.ژول ورن نیز در داستان «میلیونهای بگم» در سال ۱۸۷۹ از گلوله توپی نام میبرد که بطور ناخواسته در مدار زمین به گردش درآمدهاست.کنستانتین تسیولکوفسکی نیز در رساله خود بنام «اکتشاف فضای کیهانی با وسائل عکسالعملی» در میان انبوهی از اندیشههای نو در مورد فضانوردی، از ماهواره نیز نام میبرد.
- در سال ۱۹۴۵ نویسنده مشهور بریتانیایی آرتور سی کلارک یکی از بزرگترین خالقان داستانهای علمی–تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهواره ارتباطی را در مدار ژئوسنکرون یا مدار کلارک که در فاصله تقریباً ۳۶۰۰۰ کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا قراردارد را جهت پوشش سیگنالهای رادیویی و تلویزیونی داد. از این مدار امکان دسترسی به تقریباً ۴۰٪ سطح زمین وجود دارد.ایده استفاده از ماهوارههای ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبانها افتاد.اولین ماهواره مصنوعی، اسپوتنیک ۱ (Sputnik ۱) بود که توسط شوروی در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ شروع به کار کرد؛ که این باعث به راه افتادن یک رقابت فضایی بین شوروی و آمریکا شد.آمریکا نیز اولین ماهواره خود را در ۳۱ ژانویه ۱۹۵۸ به فضا پرتاب کرد. بزرگترین ماهواره مصنوعی که هم اکنون به دور زمین میچرخد ایستگاه بینالمللی فضایی میباشد.
کشور | سال پرتاب | نخستین ماهواره |
---|---|---|
اتحاد جماهیر شوروی ( روسیه) | ۱۹۵۷ | اسپوتنیک ۱ |
ایالات متحده آمریکا | ۱۹۵۸ | اکسپلورر ۱ |
فرانسه | ۱۹۶۵ | آستریکس |
ژاپن | ۱۹۷۰ | اسومی |
چین | ۱۹۷۰ | دونک فانگ هونگ ۱ |
بریتانیا | ۱۹۷۱ | پراسپرو ایکس-۳ |
هند | ۱۹۸۰ | روهینی |
اسرائیل | ۱۹۸۸ | اوفک-۱ |
اوکراین | ۱۹۹۵ | سیچ-۱ |
ایران | ۲۰۰۹ | امید ۱ |
ماهوارهای که در مدار ژئوسنکرون و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویهای ثابت، حرکت میکند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش میدهد، و از یک ایستگاه زمینی نیز بصورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است.ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تاثیر گذاری بروی ماهواره در مدار خود میشود که احتمال جابجایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتورهای مخصوصی که بوسیله ایستگاههای زمینی کنترل میشوند، کمک میکنند که ماهوارهها در مکان خود ثابت باقی بمانند.برای برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولاً احتیاج به یک دیش بزرگ که بنام Uplink Antenna معروف است، میباشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره میشود.در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولاً از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده میشود. یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink. دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی ازایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده میرساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال میدهد و از ریق آنتن فرستنده ماهواره، مجدداً به سمت زمین باز تابش داده میشود.
- سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیشهای معمولی، دریافت و جمعآوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق ال ان بی، انتقال پیدا میکند. قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و... ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و بصورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی میشود.
همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا میباشد و در گوشهها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج از سایه، احتیاج به دیشهای بزرگتر، دارد. امواج سانتیمتری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار میگیرد که محدوده فرکانسی آنها بین ۳-۳۰ MHz میباشد.
دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تاثیرات کم نویز و مزاحمتهای فرکانسی است. البته فرکانسهای بالاتر از ۱۵ Ghz، بصورت وحشتناکی بوسیلهاکسیژن هوا و بخار آب تضعیف میگردند.
ماهوارهها، سیگنالهای ارسالی خود را بصورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال میکنند و گاهی اوقات نیز، بصورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستمهای دیجیتال، امکان ارسال دیتا و چندین شبکه تلویزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد.
انواع ماهواره
- ماهواره ضد سلاح
ماهواره ضد سلاح، که بعضی مواقع ماهوارههای کشنده نیز خوانده میشوند، ماهوارههایی هستند که برای خراب کردن ماهوارههای دشمن و دیگر سلاحهای مداری و اهداف دیگر طراحی شدهاند؛ که هم آمریکا و هم روسیه، از این نوع ماهواره، در اختیار دارند.
- ماهوارههای ستارهشناختی
ماهوارههای ستارهشناختی که برای مشاهده فاصله سیارهها وکهکشانها و دیگر اشیای خارجی فضا، استفاده میشود.
- ماهوارههای زیستی
ماهوارههای زیستی، ماهوارههایی هستند که برای حمل ارگانیسمهای زنده، طراحی شدهاند. عموماً برای آزمایشهای علمی استفاده میشوند.
- ماهوارههای مخابراتی
ماهوارههای مخابراتی، ماهوارههایی هستند که برای اهداف ارتباط راه دور، در فضا قرار گرفتهاند. ماهوارههای مخابراتی مدرن، نوعاً از مدارهای زمینهمگام، مولنیا (Molniya) و پایینزمینی استفاده میکنند.
- ماهوارههای مینیاتوری
ماهوارههای مینیاتوری، ماهوارههایی هستند که دارای وزن کم و سایز کوچک، به طور غیر عادی میباشند. طبقهبندی جدیدی که برای گروه بندی این ماهوارهها استفاده میشود، عبارت است از:
- ماهوارههای کوچک (۵۰۰-۲۰۰ کیلوگرم)
- ماهوارههای میکرو (زیر ۲۰۰ کیلوگرم)
- ماهوارههای نانو (زیر ۱۰ کیلوگرم)
- ماهوارههای هدایتکننده
ماهوارههایی هستند که از پخش کردن سیگنالهای رادیویی استفاده میکنند تا دریافت کنندههای موبایل را در زمین فعال نمایند تا مکان دقیق آنها مشخص شود.
- ماهوارههای اکتشافی
ماهوارههای مشاهداتی زمین یا ماهوارههای مخابراتی میباشند، که برای کاربردهای نظامی و جاسوسی مستقر شدهاند.
- ماهوارههای زمینشناسی
ماهوارههای زمینشناسی، ماهوارههایی هستند که برای نظارت بر محیط، هواشناسی و ساختن نقشه استفاده میشوند.
- ماهوارههای تتر
به ماهوارههایی که به وسیله یک کابل که به ماهواره ای دیگر متصل شوند، تتر (افسار) میگویند.
- ماهوارههای هواشناسی
ماهوارههای هواشناسی، که به طور ابتدایی برای نشان دادن آب و هوای کره زمین به کار میروند.
ایستگاه فضایی
ایستگاههای فضایی برای باقیماندن در مدار برای مدت کوتاهی طراحی شدهاند، برای قسمتی از هفته یا ماه یا حتی سال.
مدار ماهوارهها
ماهواره در یک مسیر بسته که آن را مدار ماهواره مینامند، به دور زمین در گردش است. این مسیر ممکن است دایرهای یا بیضی شکل باشد و مرکز زمین در مرکز این مسیر یا در یکی از کانونهای بیضی آن قرار دارد. ماهواره درصورتی که تحت تاثیر نیروهای گرانشی دیگری قرارنگیرد، همواره درصفحهای به نام صفحه مداری به گردش خود به دور زمین ادامه میدهد. حرکت این صفحه مداری به پریود مدار و زاویه صفحه با صفحه استوا بستگی دارد. اگر این زاویه صفر باشد، صفحه مداری منطبق بر صفحه استوایی زمین میشود.
عموماً ماهوارهها بروی چهار نوع مدار که بستگی به نوع کاربرد ماهواره دارد، قرار میگیرند:
- مدار پائین زمین
- مدار قطبی
- مدار زمینایست
- مدار بیضوی
ماهوارههای مدار پائین زمین
ماهوارههایی که در فاصله نسبتاً کمی از سطح زمین قرار دارند، ماهوارههای مدار پائین زمین گفته میشود. بیشترین ارتفاع این نوع ماهوارهها از سطح زمین بین ۳۲۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است. مسیر حرکت این ماهوارهها از غرب به شرق و همجهت با دوران زمین بدور خود است.
بدلیل نزدیکی فاصله این نوع ماهوارهها از سطح زمین، سرعت حرکت این ماهوارهها خیلی بیشتر از سرعت دوران زمین بدور خود است.
گاهی سرعت این نوع ماهوارهها به ۲۷٬۳۵۹ کیلومتر در ساعت نیز میرسد. با این سرعت، این نوع از ماهوارهها میتوانند در هر ۹۰ دقیقه، یک دور کامل بدور زمین بگردند.
برخی از ماهوارههای هواشناسی، ماهوارههای سنجش از دور و ماهوارههای جاسوسی از این نوعاند.
ماهوارههای مدار قطبی
ماهوارههای مدار قطبی به نوعی از ماهوارههایی گفته میشود که مسیر مدار حرکت آنها عمود بر خط استوا و مسیر دوران از قطبهای شمال و جنوب میگذرد. بعضی از ماهوارههای هواشناسی، ماهوارههای سنجش از دور و ماهوارههای جاسوسی از این نوعاند.
ماهوارههای مدار زمینایست
این در حالت کلی بروی مدار زمینایست و بر بالای خط استوا، در فاصله ۳۵۸۷۰ کیلومتری از سطح زمین قرار داند.این نوع ماهوارهها در مکانی ثابت نسبت به زمین قرار دارند و همفاز با دوران زمین بدور خود، میگردند و بدلیل همین ثبات دارای سایهای ثابت (معروف به «جایپا») بر زمین هستند.به مدار زمینهمزمان مدار زمینایست و یا مدار کلارک نیز گفته میشود.تمام ماهوارههای مخابراتی و تلویزیونی از این نوع هستند.
ماهوارههای مدار بیضوی
این ماهوارهها دارای مداری بیضوی هستند. دو نقطه مهم از مدار این ماهوارهها نقطه اوج و نقطه حضیض آنها است:
- قسمتی که به سطح زمین نزدیک میشوند به نام نقطه حضیض نامیده میشود.
- قسمتی که از سطح زمین دور میشود به نام نقطه اوج نامیده میشود.
مسیر حرکت و دوران این نوع ماهواره مانند ماهوارههای قطبی از سمت شمال به جنوب است. چون اکثر ماهوارههای مخابراتی در مدار زمینایست قرار گرفتهاند، این ماهوارهها هیچ پوششی بروی قطبهای شمال و جنوب ندارند. به همین دلیل و جهت پوشش قطبها از ماهوارههای مدار قطبی استفاده میشود. در واقع این نوع از ماهوارهها شمالیترین و جنوبیترین قسمت نیمکرهها را پوشش میدهند.
داستان اولین پخش ماهواره ای در ایران
داستان اینکه اوّلین بار چگونه کانال های ماهواره ای در ایران دریافت شد نیز خواندنی و بسیار جالب است، این خبر خود صاحبان اینگونه شبکه ها که اوایل همگی از لس آنجلس پخش می شدند را نیز شوکه کرده بود اصل ماجرا بدین قرار بود:
در طی تعطیلات نوروز ۱۳۷۹ اعضای یک خانواده ایرانی در اصفهان در حال تماشای برنامه تلویزیونهای خارجی از طریق آنتن ماهواره ای خود که بر روی ماهواره “هات برد” “Hotbird” تنظیم شده بود بودند که ناگهان شنیدن صدای آشنای فارسی از یک کانال تلویزیونی ناشناخته آنها را در جلوی تلویزیون میخکوب کرد. برنامه ای که پخش می شد برنامه شخصی بنام علیرضا میبدی بود که از تلویزیون “ان آی تی وی” مستقر در لس آنجلس و به مدیریت ضیاء آتابای پخش می شد. غافل از اینکه بیننده ای در ایران مشغول تماشای این برنامه بوده و لحظه ای بیادماندنی در تاریخ کانال های ماهواره ای فارسی زبان در شرف وقوع است.
امروز پس از گذشت ۸سال از این واقعه هنوز مشخص نیست که کانال تلویزیونی و محلی “ان آی تی وی” به چه صورتی در آن شب در ماهواره “هات برد” “Hotbird”پخش شده و یا چه کسی هزینه آن را پرداخت کرده است. گروهی معتقدند که این اقدام راسا از سوی صاحبان ماهواره “هات برد” “Hot Bird” صورت گرفته است تا منجر به مستقر شدن شبکه های تلویزیونی محلی لس آنجلس در این ماهواره شده و در نهایت منبع درآمد جدیدی برای صاحبان این ماهواره پر قدرت ایجاد کند. اما این تنها یکی از ده ها فرضیه در این رابطه است.
یکی از اعضای خانواده اصفهانی مذکور سریعا به لس آنجلس و تلویزیون محلی “ان آی تی وی” تلفن میزند و به علیرضا میبدی بواسطه پخش برنامه های این تلویزیون بسوی ایران تبریک می گوید! علیرضا میبدی که خبری از ماجرا نداشته ناباورانه تصور می کند که فردی در حال دست انداختن و شوخی با اوست و در نتیجه به این هموطن اصفهانی خود می گوید که “اگر راست می گویی شماره تلفنت در اصفهان را به ما بده تا به تو زنگ بزنیم”. اما حتی پس از برقراری این تماس نیز علیرضا میبدی و دیگر کارمندان تلویزیون “ان آی تی وی” قادر به باورکردن آن نبودند که برنامه هایشان در ایران قابل دیدن است تا اینکه سرانجام علیرضا میبدی سیبی را از روی میز بر می دارد و در یک لحظه تاریخی در جلوی دوربین تلویزیون می گیرد و از بیننده ساکن اصفهان می پرسد که “اگر الان مرا می بینی بگو که در دست من چیست؟” و بیننده اصفهانی نیز بمبی را میان کارکنان آن شب تلویزیون “ان آی تی وی” منفجر می کند: سیب!
دیگر زمان زیادی لازم نبود که تلفنها در سراسر ایران به صدا در آیند و این خبر را تبدیل به یکی از مهمترین اخبار روز کنند. و پس از آن بشقاب های ماهواره ای بمانند قارچ نه تنها در سراسر ایران بلکه در دیگر نقاط جهان که ایرانیان در آن قادر به دریافت سیگنالهای ماهواره “هات برد” بودند سر بر آورند تا به امروز که تعداد تلویزیونهای ماهواره ای فارسی زبان بیش از ۴۰ کانال رسیده است.امّا امروزه خبر افتتاح کانال ماهواره ای فارسی زبان دیگر برای مردم یک اتّفاق کم اهمیّت است!
شبکه های ماهواره ای در ارتباطی دوسویه با مخاطب، فارغ از ارتباط سنتی شبکه های تلویزیونی تک گفتمانی، تلاش کردند تا با پخش برنامه های جذاب و مطلوب، مخاطبین بسیاری را به سوی خود جلب کنند و اکنون اگرچه «شبکه های اجتماعی» سکاندار «عصر رسانه های نوین» محسوب می شوند اما همچنان «شبکه های ماهواره ای» از جایگاه حائز اهمیتی برخوردارند و مدیریت برآن از چالش های اساسی فراروی بسیاری از دولت ها محسوب می شود. شبکه عظیم برنامه های ماهواره ای با سرعتی شگرف و بی اعتنا به مرزهای سنتی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی، مجموعه ای نوین از چالشها و فرصتها را فراروی جوامع قرار دادند اما آنچه اهمیتی ویژه یافت ، انفعال و سردرگمی بسیاری از جوامع در رد یا قبول این امواج بی امان رسانه ای بود. در این میان آنچه قبل از همه مورد تهدید قرار گرفت اگرچه مقوله « فرهنگ » بود اما این جریان عملا به مبانی فرهنگی خلاصه نشد و به جهت پیوستگی موضوع «امنیت» به مولفه های متعددی همچون فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد و .... به سرعت در بسیاری از جوامع به موضوعی امنیتی تبدیل شد که در آن تمدن صادر کننده امواج به تدریج و به شکلی نرم استیلای سیاسی و سلطه نوین خود را بر دیگر کشور ها تسری می بخشید . اگرچه در ظاهر و از منظر بسیاری از کارشناسان همچنان از جمله متأثرترین حوزهها در تندباد توسعه ارتباطاتی امروز، تنها مقوله « فرهنگ» و «اخلاق» است که حتی اگر این رویکرد را بپذیریم باید آن را حاصل جایگاه رفیع فرهنگ در ملاحظات «امنیت ملی» کشورها جستجو کنیم . از اینرو بسیاری از اندیشمندان و محققان علوم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع ، به ویژه کشورهای در حال توسعه بر آن شدند تا ضمن مطالعه و بررسی عمیق و موشکافانه تاثیرات امواج جهانی ماهواره بر شالوده فرهنگ، نقاط آسیب پذیر و تهدیدهای موجود از این رهگذر را بشناسند و تدبیرها و راهکارهای سازندهای را پیشنهاد کنند.
در ایران نیز سالهاست که اندیشمندان و کارشناسان مختلف هریک از منظر خود به این مهم پرداخته اند . دولت نیز در این حوزه دست به اقداماتی زده که شاید یکی از مهمترین آنها را باید در دوره مجلس پنجم و تصویب« قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت ماهواره» جستجو کرد که خود قانونی قابل نقد و عملا ناکارآمد محسوب می شود و بررسی وضعیت فعلی جامعه نیز به خودی خود می تواند بیانگر این ناکارآمدی باشد . ما در این نوشتار به دنبال رابطه بین « برنامه های ناهواره ای » در مقیاس جهانی با مخاطب ایرانی ، موضوع « فرهنگ » و « جریان سلطه » هستیم .
بیان مساله :
امـروزه وسـایـل ارتـبـاط جمعى در تمامى کشورها نقش مهمّى را در زمـیـنه هاى مختلف از جمله سیاسى، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگى ایفا مى کنند. اهمیّت رسانه هاى گروهى به جهت گسترش اطلاعات تا حدى است که دانـشـمـنـدان در تقسیم بندى مراحل تاریخى تمدن بشر، دوره خاصی را به زمان ظهور آن اختصاص داده اند. آلوین تافلر تـمـدن بـشـرى را بـه سـه مـرحـله تـقـسـیـم مـى کـنـد کـه شامل مرحله کشاورزى ، مرحله صنعتى و مرحله فراصنعتى یا عصر ارتباطات و اطلاعات است . او معتقد است در عـصـر فراصنعتى ، قدرت در دست کسانى است که شبکه هاى ارتباطى و اطلاعاتى را در اختیار خود دارند (تافلر، 1390: 11-24).
فـنـّاورى مـاهـواره اى یـکـى از بـزرگ ترین دستاوردهاى علمى و مهندسى انسان پس از انقلاب صـنـعـتـى است که مـوجـب ظهور تـوانـمـنـدى گسترده ای در ارتـباطات جهانی شده است . کـاربـردهـاى گـسترده این پدیده و تأثیر بسیار عمیقش بر پیشرفت هاى امروز جامعه انسانى، انکارناپذیر است با این وجود موضوع ماهواره به جهت کارکردهای متنوعش در قالب پخش جهانی برنامه های تلویزیونی ، در چند دهه اخیر به موضوعى جـهـانـى و بـسـیـار مـهـم تـبـدیـل شـده اسـت کـه شـنـاخـت کـاربـردهـا و مسائل مربوط به آن قابل چشم پوشى نیست. برخى پژوهشگران دانش ارتباطات با توجّه بـه کـاربردهاى متنوع و اغلب زیانبار و تهدید کننده برنامه هاى ارسالى از ماهواره، این پدیده را ابزارى کـارآمـد براى تهاجم به تمامیت کشورهاى جهان دانسته اند. از اینرو امروزه موضوع ماهواره ، به مبحث مهم و چالش برانگیزی در میان دولت ها تبدیل شده که جامعه اسلامی ما هم از آن خرج نیست . بررسی ها نشان می دهد در اکثر موارد ، کشورهای مختلف ماهواره را تنها از منظر یک ابزار تهدید آمیز فرهنگی مورد بررسی قرار داده اند . در مواردی نیز موضوع کارکرد سیاسی و حتی اخلاقی در میان دولت ها برجسته شده است حال آنکه اگر به دقت بررسی کنیم برآیند مسیر هرکدام از تهدیدهای فوق در نهایت به سوی نقطه ای دیگر متمرکز می شود که آن گسترش « سلطه غرب » بر جهان در ادامه فرآیند « جهانی شدن » است . این وجه از کارکرد ماهواره متاسفانه در اکثر کشورها چندان مورد توجه قرار نگرفته از اینرو اقدامات متقابل ، اکثرا تک بعدی و غیرکارآمد بوده است . نباید فراموش کنیم محصولات فرهنگی امروز به سرعت از بسترهای محلی خود رها و جهانی می شوند و چه بسا فرهنگ جهانی هرچه باشد صرفا حامل هویت فرهنگی ، جغرافیایی یا ملی خاصی نخواهد بود (Tomlinson,1999:28) و ترکیبی باشد از فرهنگی خودساخته ، حاصل رسانه و اینگونه است که می بینیم درطی این فرآیند جهانی شدن ، انسان فارغ از قید و بندهای سنت و طبیعت ، دارای آزادی و استقلال عمل چشمگیری است که باید در فضای اجتماعی بسیار پهناور ، دنیا و هویت خود را بسازد(Giddens,1994:7 )
ما در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که شبکه های ماهواره ای چگونه به عنوان ابزار سلطه همه جانبه غرب بر دیگر کشورهای جهان عمل می کنند ؟ و به دنبال اثبات این فرضیه هستیم که شبکه های ماهواره ای در راستای اهداف امپریالیسم رسانه ای غرب از طریق تغییر در ارزشها ، هنجارهاو آداب و رسوم و یکسان سازی هویت های دینی ، فرهنگی و قومی در ابعادی جهانی تلاش می کنند تا نظام سلطه خود را در سطح جهان گسترش دهند .
چارچوب نظری
بهره گیری از « نظریه امپریالیسم رسانه ای» و کاربست مقوله « رسانه » در فرآیند تسلط سیاسی، اصلی ترین مبنای نظری مقاله حاضر را شکل می دهد. نگرش ما به تاثیرات شبکه های ماهواره ای ـ به طور خاص اثر گذاری آن بر مولفه های دینی، قومی و فرهنگی ـ سلبی و تهدید محور خواهد بود لذا، ضمن ادای احترام به نظر اندیشمندانی که با تأکید بر جنبههای مثبت ارتباطات و رسانه ها بر گسترش مبانی فرهنگ ساز شبکه های ماهواره ای در جامعه تاکید دارند ، تمرکز ما بیشتر معطوف به آثار منفی و مخربی است که وسایل ارتباطاتی چون ماهواره میتوانند در ابعاد مختلف هویتی یک جامعه ایجاد کنند. بدیهی است توجه به کارکردهای منفی هرگز به معنای نادیده گرفتن رهآوردهای مثبت و سازنده اینگونه ابزارها نیست .
بسياري از كارشناسان وصاحبنظران معتقدند امروزه اطلاعات، گرانبهاترين چيز براي همه است .تا آنجا كه برخي به صراحت مي گويند « اطلاعات قدرت است » (ناي ، 1389: 37) با اطلاعات و كنترل آن ميتوان به همه چيز دست يافت. با توجه به ارتباط جدا نشدني اطلاعات وتكنولوژي هاي رسانه برخي نظريهپردازان ارتباطات بيان مي كنند ؛ امروز جهان در دست كسي است كه رسانهها را در اختيار دارد. بهدلیل قدرت و سلطه رسانهها و حجم بالای انتقال فرهنگی رسانهها بهویژه رسانههای مدرن، برخی از نویسندگان چون "گیدنز " ، همچنان « امپریالیسم فرهنگی » را در چارچوب تبیین رسانهای آن ارائه میکنند. ایشان میگوید: «موقعیت برتر کشورهای صنعتی و بیش از همه ایالات متحده آمریکا در تولید و گسترش رسانهها سبب شده است که بسیاری از محققان از امپریالیسم رسانهای سخن بگویند.»(گيدنز ، 1377: 586) نكته مهم اينكه پيروان اين ديدگاه ، « پديده جهانی شدن » را نیز بهمثابه شکلی از «امریکایی شدن»که برای دولت ایالات متحده و منافع شرکتهای خصوصی آن سودمند است دانسته وآنرا با «امپریالیسم فرهنگی» ملازم میداند.(گريفيتس،1388: 99) و با توجه به قدرت رسانه اي غرب واستفاده غرب از رسانه براي يكپارچه سازي فرهنگي وبخصوص اثر پذيري مخاطبان جهاني از توليدات فرهنگي ورسانه اي معتقدند نوع جديدي از استعمار شكل گرفته كه در آن موضوع فرهنگ وابزار رسانه از شاخصه هاي اصلي محسوب مي شوند والبته هدف آن سلطه اقتصادي وسياسي است . به گفته آنتونی اسمیت، یکی از محققان برجسته رسانههای همگانی: تهدید استقلال کشورها از سوی ارتباطات الکترونیکی جدید در اواخر قرن بیستم میتواند از استعمار در گذشته خطرناکتر باشد. رسانههای جدید بیش از دیگر تکنولوژیهای پیشین غرب از قدرت و نفوذ عمیق به دورن فرهنگ دریافتکننده برخوردارند. نتیجه اين امر میتواند ویرانگری پایانناپذیر و تشدید تناقضهای اجتماعی در جوامع در حال توسعه امروز باشد.(گيدنز ، 1377 : 587)
نظريه امپرياليسم رسانه اي بر اين نكته تاكيد دارد كه كشور هاي كوچك هويت خود را با توجه به القايي كه از طرف رسانه هاي كشور هاي بزرگ صورت مي پذيرد از دست مي دهند .اين وضعيت درست شبيه به اين است كه در يك جامعه فروشگاه هاي كوچك به خاطر تاسيس فروشگاه هاي زنجيره اي بزرگ آرام آرام رونق اقتصادي خود را از دست مي دهند وانحصار بازار به دست فروشگاه هاي بزرگ مي افتد .حال زماني كه شركت هاي بزرگ رسانه اي در صدد غلبه بررسانه هاي كوچك هستند رسانه هاي كوچك توسط آنها بلعيده مي شوند و حتی بعضي معتقدند كه امپرياليسم رسانه اي منجر به ايجاد سوگيري در ارائه اطلاعات ونادرستي ارائه اخبار مي شود(Crystal.2007:200)
نظريه امپرياليسم رسانه اي بیان می دارد وقتي كشور هاي جهان اول به ويژه آمريكا فرآورده هاي فرهنگي خود را به بقيه جهان وبويژه جهان سوم صادر مي كنند فرهنگ وهنر بومي همه مردم وهمه عامه در معرض خطر وتهديد قرار مي گيرد وفرآورده هاي خارجي جايگزين آنها مي شود.اين ايده منجر به نوعي يكسان سازي در اشكال هنري در جهان مي شود.علاوه براين صنايع فرهنگي بطور روز افزوني در دست تعداد اندكي از غولهاي رسانه اي قرار مي گيردكه صرفا به دنبال كسب پول ودرآمد هستند (2001.Harman) در منطق امپرياليسم رسانه اي بيش از هر چيز به نگراني هايي در خصوص يكسان سازي جهان توسط فرهنگ غربي وبطور مشخص آمريكا توجه مي شود ودر حالتي شديدتر اين رويكرد معتقد است كه سلطه جهان در اشكال فرهنگي هدفي آشكار براي دولت ملت ها يا شركت هايي است كه فرهنگ صادر مي كنند ( الكساندر،1385)
پيروان اين نظريه بيش از هرچيز به اهميت ونقش رسانه ها در مديريت جهان مي انديشند واز آنجا كه قدرت مطلق رسانه اي در جهان امروز در دست غرب ( بطور مشخص كشور آمريكا ) نهفته است سعي در برجسته تر نشان دادن خطر جهاني شدن فرهنگ آمريكايي ونابودي خرده فرهنگها وحتي فرهنگ هاي كهن ديكر ممالك دارند اما اين ديدگاه براساس سه پيش فرض است كه شكل مي گيرد در واقع اين سه را بايد اركان ومفروضات اصلي نظريه امپرياليسم رسانه اي بدانيم :
1- در محتواي توليدات هاي رسانه اي ومحصولات فرهنگي غربی پيام هایی خاص وعمدتا با مفاهيم آمريكايي وجوددارد
2- اكثر مخاطبان مي توانند اين پيام نهفته يا آشكاردر اين برنامه ها را دريافت نمايند
3- اين پيام در ميان مخاطبان كشورهاي مختلف تقريبا بطور يكسان دريافت مي شود
این موضوع یعنی تاثیر رسانه ها از موضوعات مناقشه برانگیز و مورد اختلاف میان پژوهشگران است که سیر تحولات آن از اثرگذاری های قطعی تا اثرگذاری های مقطعی و محدود بر مخاطبان تغییر یافته ، با اینحال در دهه های اخیر کارشناسان بر اثرگذاری های مشروط و در عین حال قوی سانه ها بر مخاطبان تاکید دارند .از اینرو لازم است برای پیشبرد بحث از برخی نظریات در حوزه تاثیر رسانه نیز کمک بگیریم .
یکی از نظریه های مهم در این حوزه « نظریه کاشت » است که توسط "جورج گربنر" در سال 1960 ارائه شد . او معتقد است مخاطبان در دریافت پیام های رسانه ای به خصوص تلویزیون مانند زمین مستعدی هستند که می توان هرچه را خواست در آن کاشت و پرورش داد . بنابراین ، معنا توسط رسانه ها تولید می شود و مخاطبان با پذیرش چنین معناهایی به همدیگر نزدیکتر می شوند (بهرامی کمیل،25:1388) کانون تمرکز « نظریه کاشت » بر بررسی تاثیر تصویر تصویر سازی تلویزیون از واقعیت بر فهم مخاطبان از واقعیت قرار دارد (ویمر و دومینیک، 712:1384) « نظریه کاشت » یا « اشاعه » برای ارائه الگویی از تحلیل تبیین شده است تا نشان دهنده تاثیر بلند مدت رسانه هایی باشد که اساسا در سطح برداشت اجتماعی عمل می کنند (گونتر،310:1384) و« سبکه های ماهواره ای » یکی از مهمترین این رسانه هاست .
نظریه مهم دیگر در این حوزه که ما را در باور و تاییذ « نظریه امپریالیسم رسانه ای » یاری می کند « نظریه برجسته سازی » است . مطابق این نظریه رسانه ها با اهمیت دادن و برجسته کردن برخی اخبار و موضوعات آن ها را در دستور کار جامعه قرار می دهند و با وزن بخشیدن به آنها نیروهای جامعه را به آنم مشغول می کنند (بهرامی کمیل ،22:1388) بنابر این نظریه ، محتوای رسانه ها درک عموم مردم را از میزان اهمیت موضوع تحت تاثیر قرار می دهند . به دیگر سخن به موجب این نظریه اهمیت موضوع از نظر مردم تابع میزان اهمیتی است که رسانه ها به آن موضوع می دهند (دهقان ،8:1378) « برجسته سازی » امروزه از مهمترین تاکتیک های جنگ نرم محسوب می شود که برای اولین بار توسط روزنامه نگاری به نام "والتر لپمن" به کار برده شد (محمدی سیف ،64:1392)
در انتها باید به نظریه مهم « معنا در بازنمایی رسانه ای » اشاره کنیم . طبق نظر "استوارت هال" هویت فرهنگی در چهار چوب بازنمایی شکل می گیرد (عاملی ،1385) باز نمایی بخشی اساسی از فرآیندی است که به تولید معنا و مبادله آن میان اعضای یک فرهنگ می پردازد و شامل استفاده از زبان ، نشانه ها و تصویرها می شود که بازنمایی را پدید می آورد (Hall&Jhally.2007:15) به این ترتیب جهان جهانی است که در آن رسانه های جمعی نقش مهم و اساسی در چگونگی ادراک ما و جهانمان ایفا می کنند . این جهان جهان تصاویر است . تصاویری که اغلب بطور خودآگاه هویت و جایگاه افراد را دستکاری و به نوعی بازنمایی می کند. اکنون دیگر چیزی که انسان از آن برداشت می کند یک «تصویر» ساده نیست بلکه یک «تصور»است (Mollo,1974:109)
رسانه ، فرهنگ ، امپریالیسم
توسعه فنآوری اطلاعات و رسانههای جمعی در قرن بیستم ، بیش از همه ، فرهنگ جوامع را تحت تأثیر قرار داد. با عبور رسانه های جهانی از مرز ها و ورود به درون خانه ها ، عناصر سازنده فرهنگ ، اعم از ارزشها و هنجارها ، آداب و رسوم و حتی زبان ملتها ، در تأثیر و تأثری فزاینده با یکدیگر قرار گرفتند. این امر به ورود مفهومیجدید در ادبیات سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی جهانی در دهه ۱۹۶۰ بخصوص پس از پایان جنگ سرد انجامید که به «جهانی شدن» موسوم گشت .تحول در عرصه « فرهنگ » در عصر « جهانی شدن » با چنان سرعتی به پیش رفت که برخی تحلیلگران با ابراز نگرانی از فروکاهیدن فرهنگ به کالایی بی ارزش ، متذکر شدند فرهنگ غرب در حال تبدیل شدن به تنها تأمین کننده سوخت موتور جهانی شدن شده است . آنها معتقد بودند به تدریج ، نقش فرهنگ های بومی در سطحی جهانی در حال نابودی است و پیش بینی می شد ادامه این روند با تاثیر بر روابط بین الملل ، در نهایت استقلال رفتاری مجموعههای ملی را تا حد زیادی کاهش داده و در مقابل ، مجموعههای فراملی در سطحی جهانی رشد کنند . در این حوزه ، لوازم ارتباط جمعی مانند « ماهوارهها » نقش انکار ناپذیری البته در کنار « اینترنت » و « شبکه های اجتماعی » ایفاء می کنند و به وضوح می توان دید در مواردی غولهای ارتباطی به شکلی عجیب بر تصمیمگیریهای بینالمللی و ملی اثر میگذارند. بنابراین ، دور از انتظار نیست که فرهنگهای ضعیف و بدون پشتوانه در برابر اثرگذاری فرهنگهای جهانگستر به مدد رسانه ها ، بی پناه و دستخوش دگرگونی شوند.در این فرآیند « دگرگونی فرهنگی » ، اجزای گوناگون یک فرهنگ با گذشت زمان ، دچار تغییر ، تعدیل یا حتی فروپاشی میشوند.
این مهم از همان ابتدا مورد توجه رهبران سیاسی سایر کشورها قرار گرفت بطوریکه به عنوان مثال برای نخستین مرتبه، "یورهوک کنن"، رییس جمهوری وقت فنلاند در گردهمآیی کارشناسان ارتباطی یونسکو در دانشگاه "تامپر" فنلاند در سال ۱۹۷۱ در سخنرانی خود با انتقاد از وضعیت ارتباطی نامطلوب بین کشورهای غربی و دیگر کشورها گفت:کارشناسانی که در اینجا اجتماع کردهاند، در بررسیهای خود نشان دادهاند کشورهای غربی و دیگر ممالک در حال توسعه در زمینه اطلاعات، تحت تأثیر شدید صادرات ممالک صنعتی غربی بهویژه قدرتهای بزرگ قرار دارند، به گونهای که میتوان وضعیت حاکم در سطح بینالمللی را «امپریالیسم خبری» توصیف کرد (قوام، ۱۳۸۲: ۷)
در فضای آکادمیک نیز ، اندیشمندانی نظیر "هربرت شیلر" و "آلن ولز" با طرح نظریه «امپریالیسم فرهنگی» عنوان کردند که احاطه رسانه ای کشورهای جهان سوم به وسیله قدرتهای غربی، به تحمیل فرهنگ مسلط و از میان رفتن فرهنگ ملل زیر سلطه میانجامد.افزون بر این، اندیشمندانی نظیر "آنتونیو نگری"، و "مایکلهارت"، در اثر معروف خود عنوان کردند گونه جدیدی از حاکمیت یا امپراتوری جدید که تا حدود زیادی بر پایه ارزشهای آمریکایی قرار دارد، تکوین یافته است . مهمترین ابزار این امپراتوری برای استیلا نیز شبکههای ارتباطی به ویژه «ماهواره» و «اینترنت» به عنوان عالیترین نمونه است. (کاکاوند، ۱۳۸۰(در این راستا و طبق نظریه امپریالیسم رسانه ای،موقعیت برتر دولتهای صنعتی و بیش از همه، ایالات متحده امریکا در تولید گسترش رسانهها موجب پیدایش یک امپراتوری فرهنگی و از بین رفتن استقلال فرهنگی دولتهای ضعیف میشود. "شیلر"، کارکرد «امپریالیسم رسانه ای» را «دستکاری در مغزها و قلبها» میداند و "یورگنهابرماس" آن را «تحمیل نیازهای اجتماعی« ارزیابی میکند.( شریعتی و رازانی ،1390)
امپریالیسم فرهنگی در کنار امپریالیسم رسانه ای میکوشد با توسل به ابزارهای رسانه ای، با تخریب و تقبیح ارزشها و آرمانهای مورد احترام جوامع هدف هنگام ترویج و تبلیغ جذابیتهای فرهنگی خود و پنهان ساختن جنبههای منفی، ناپسند و ناعادلانه آن، به نفوذ، اثرگذاری و تسلط هرچه بیشتر بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی آن جوامع دست یابد. آنچه باعنوان اشاعه شیوه زندگی آمریکایی در برنامه سیاست خارجی ایالات متحده تعقیب میشود، در این راستا قابلارزیابی است. (کاکاوند ،1380)
ماهواره، تهاجم فرهنگی و دولت ها
آگاهی از این رویکرد ابزارهای نوین ارتباطی یعنی «شبکه های ماهواره ای» دولت ها را مجبور به عکس العمل های متفاوتی کرد . شبکه های ماهواره ای با توجه به جذابیت های فراوان برنامه ها ، سهولت در دسترسی و کاربردوهزینه پایین تهیه آن از همان ابتدای پیدایش یعنی اواسط دهه 1980 به سرعت به همهگیرترین وسایل ارتباطاتی در جهان تبدیل شد و ناگزیر دولت ها را به جهت گیریهایی متفاوت سوق داد. در یک تقسیم بندی واقع بینانه می توان گفت در نهایت هریک از دولت ها در مقاطع مختلف زمانی یکی از رویکردهای ذیل را اتخاذ نمودند و حتی در رویکرد خود تغییر ایجاد کردند :
1- دولتهایی که نه تنها نصب آنتنهای ماهواره ای را مجاز دانستند، بلکه تسهیلاتی نیز برای دریافت این برنامهها برای مردم فراهم آوردند.
2- دولت هایی که مانعی برای گسترش دیش های ماهواره ایجاد نکردند، اما مالیات و عوارضی برای آن در نظر گرفتند.
3- دولت هایی که در نهایت استفاده از برنامههای ماهواره ای را مجاز دانستند اما خود را ملزم به تولید محصولات رقابتی نمودند .
4- دولت هایی که از همان ابتدا با ایجاد محدودیتهای قانونی مانع ورود ماهواره به خانه های مردم شدند و فورا به راه حلهای رقابتی برای جلب رضایت شهروندان خود اندیشیدند.
5- کشورهایی که با تمام امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود تنها تلاش نمودند تا در دریافت برنامه های ماهواره ای از سوی شهروندان محدودیت ایجاد کنند.
6- کشورهایی که بی تفاوت به موضوع هیچ تصمیم رسمی و قانونی مشخصی در مقابل این پدیده نگرفته و اقدام رقابتی نیز به عمل نیاوردند.
اگرچه هریک از دولت ها موضع گیری متفاوتی را در سیاست خود طراحی کردند اما در نهایت نتیجه برای همه آنها یکسان بود ؛ نفوذ بنیان های فرهنگی ، ارزش ها و باورهای مورد نظر مالکان شبکه های ماهواره ای به درون مرزها .! بخصوص آنکه اولا امکان جلوگیری کامل ورود برنامه های ماهواره ای به خانه ها وجود نداشت و در ثانی امکان رقابت با غول های رسانه ای غربی یا همان آمریکایی در عمل برای هیچ کشوری میسر نشد واینچنین بود که ملتهای بزرگ به ویژه ممالک دارای تمدنهایی کهن و ایدئولوژیهایی بزگ جهانی، خود را در معرض تهاجمیبنیانکن یافتند؛ همان چیزی که از آن تحت عنوان«تهاجم فرهنگی» یاد می کنیم . ماهواره با در هم نوردیدن فرهنگ ، باور های دینی ، هویت های فردی و اجتماعی ، علائق قومی و رواج ارزش های جدید در واقع به ابزاری برای اعمال « قدرت » تبدیل شد که دامنه شمول آن باور ، و قلب مخاطبین جهانی اش بود و اینچنین بود که « تهاجم فرهنگی از طریق ماهواره به قصد تضعیف باورهای دینی و تعهدات اخلاقی و تشویق بیبند و باری، تضعیف نهاد خانواده و دیگر شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، دغدغههایی جدید برای اندیشمندان اجتماعی جوامع هدف پدید آورد. (گیدنز، ۱۳۷۴: ۳۶)
ایران و شبکههای ماهواره ای
برای اولین بار تجهیزات ماهواره ای در اواخر سال ۱۳۷۱بود که وارد خانه های مردم ایران شد. در آن زمان گیرندهها دارای سیستم آنالوگ بودند و تنها تعداد محدودی از کانالهای اروپایی، هندی و عربی برای مردم قابل دریافت بود . نخستین گیرندههای مجهز به سیستم دیجیتال در سال ۱۳۷۹ از طریق بازارقاچاق وارد کشور شد و از آن پس بود که مردم توانستند به راحتی صدها شبکه متنوع ماهواره ای را در خانه خود دریافت کنند .در حال حاضر بیش از سی ماهواره، برنامههای مربوط به بیش از سه هزار شبکه را در کشور منعکس میکنند واگرچه سیاست اصلی دولت در مواجهه با این پدیده رویکرد حذفی است لیکن متولیان رسمی حوزه فرهنگ از نفوذ 71درصدی ماهواره در پایتخت و نفوذ پایین تر در دیگر شهرها سخن به میان می آورند ( تابناک،1393) از اینرو اگر چه دولت در کنار « تصویب قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره » در سال 1373 و سیاست سلبی تلاش نمود تا با بهره گیری از توان صدا و سیما و گسترش عمدتا کمی شبکه ها اقدامی رقابتی در مقابله با پدیده ماهواره پیش بگیرد اما به نظر می رسد آمارها حکایت از عدم موفقیت در این پروژه دارند و بخصوص نگرانی ها از آنجا تشدید می شود که در خبرها آمده ؛ در حال حاضر آمریکاییها مشغول نصب ۱۴ ماهواره در ارتفاع پایینتر از ۱۰۰۰ کیلومتر هستند که پس از آن همه مردم به راحتی میتوانند با موبایلهایشان شبکههای ماهواره ای را در کوچه و خیابان دریافت کنند (تابناک ،1393).
شبکه های ماهواره ای را باید در یک مجموعه رسانه ای و شامل تمام شبکه های قابل دریافت ، مورد مطالعه قرار داد با اینحال جداً از تأثیرات برنامههای عمومی شبکه های ماهواره ای که تعدادشان به صدها شبکه به زبان های مختلف می رسد ، نمی توان نقش اساسی شبکههای فارسیزبان را نادیده انگاشت و به مطالعه موردی آنها نپرداخت . تعداد این شبکه ها اکنون بیش از صد شبکه است و اگر چه اولین شبکههای فارسی زبان که با حمایت مالی آمریکا و اروپا راه اندازی شدند بیشتر به گروهای سیاسی تعلق داشتند، اما دامنه حضور و کارکرد آنها در حال حاضر بسیار متنوع و گسترده شده است . ما در ادامه سعی خواهیم کرد بر اساس یک طبقه بندی محتوایی به مطالعه سریع و اجمالی مهمترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (و در مواردی غیر فارسی زبان ) براساس کارکرد و هدفگذاری آنها بپردازیم :
• شبکه های خبری - سیاسی :
این شبکه ها همانطور که از نامشان پیداست عمدتا با رویکرد سیاسی به فعالیت می پردازند . از اهداف مشترک این شبکه ها مخالفت با نظام جمهوری اسلامی بوده که در کنار آنها شبکه های مروج قومیت گرایی و تجزیه طلبی را نیز می توان مورد مطالعه قرار داد . مهمترین این شبکه ها که با حمایت مالی دولت امریکا و انگلیس اداره می شوند شبکه صدای آمریکا (VOA) و بی بی سی (BBC ) هستند که البته در کنار مباحث سیاسی توجه عمیقی هم به مباحث جذاب تفریحی و سرگرمی دارند . به جز این دو شبکه می توان از شبکه های پارس تا وی ، سیمای آزادی ، کانال وان ، اندیشه ، کومله و ... نام برد . شبکه یورو نیوز هم با راه اندازی بخش فارسی حضور فعالی در این حوزه دارد . به این شبکه ها می توان شبکه های غیر فارسی زبان AZTV متعلق به کشور آذربایجان ،TRT6متعلق به کشور ترکیه و شبکه های کردزبان آسوسات(عراق ) ، گونز تی وی(آمریکا) ، کالی کردستان (عراق ) ،کومولا تی وی (سوئد)، جماور(کردستان عراق)، کرد وان (فرانسه ) ،کرد ست (عراق ) ، کردستان تی وی(عراق ) ، کی بی سی (سوئد)، زاگرس (عراق) ، تیشک تی وی ( فرانسه )، سپیده (عراق) رجحلت تی وی (سوئد) رج تی وی (دانمارک) پیام (عراق) نوروز تی وی (عراق) و کانال چهار(عراق) را افزود که عمدتا با اهداف سیاسی و رویکرد خبری تحلیلی مباحث تجزیه طلبی و قومیت گرایی را در جایگاه « اوپوزوسیون » پیگیری می کنند .
• شبکه های دینی :
بخش قابل توجهی از شبکه های ماهواره ای به تبلیغ ادیان و مذاهب اختصاص دارد . ظاهرا گردانندگان شبکه های ماهواره ای دریافته اند که به راحتی می توانند از طریق این شبکه جهانی با مخاطبین و هم کیشان خود ارتباط سازنده تری را برقرار کنند و یا در جذب پیروان جدید موفق تر باشند . بررسی شبکه های دینی ماهواره ای نشان دهنده این نکته است که در بسیاری از موارد شبکه های مذهبی دقیقا در جهت ترویج افکار افراطی گام برمی دارند از جمله شبکه های متعلق به وهابیت که از قضابا سودجویی از افراطی گری شبکه های موسوم به شیعه ، بطور گسترده ای در جهت تبلیغ وهابیت و دامن زدن به دعواهای فرقه ای گام برمی دارند . بخش مهم دیگری از این شبکه ها هم به تبلیغ آیین مسیحیت و گسترش کلیساهای خانگی اختصاص دارد . برآیند این برنامه ها مبین وجود شبکه ای بسیار وسیع دارای برنامه ریزی دقیق و هدفمند در داخل و خارج از کشور است (گزارش مانیتورینگ سیما ،46:1390)
مهمترین شبکه های ماهواره ای با رویکرد دینی عبارتند از : شبکه شیعی اهل بیت (آمریکا) شبکه شیعی اهل البیت ( عراق ) شبکه شیعی فدک (انگلستان )شبکه شیعی امام حسین تی وی (عراق) شبکه شیعی کربلا(عراق)، شبکه مسیحی محبت (آمریکا) ، شبکه اهل سنت نور تی وی (عربستان) ، شبکه مسیحی نجات تی وی (ارمنستان ) شبکه شیعی زهرا تی وی (ترکیه ) شبکه وهابی وصال فارسی (کویت)، شبکه شیعی ولایت تی وی (ایران) ، شبکه شیعی ثامن تی وی ( ایران) شبکه مسیحی ست سون ( آمریکا ) شبکه شیعی سلام تی وی (آمریکا) شبکه اهل سنت کلمه (عربستان ) و .....
• شبکه های فیلم ، سرگرمی و خانوادگی :
این شبکه ها از مهمترین و پرطرفدارترین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان محسوب می شوند . مهمترین برنامه های این شبکه ها در حوزه سرگرمی و با مخاطب خانواده طراحی می شود . از پرطرفدارترین این شبکه ها عبارت است از : شبکه فارسی وان ، شبکه من و تو ، جم تی وی ، شبکه آی سی سی ، ایران اف ام تی وی ، ایران پی اس تی وی ، ام بی سی پرشین ، مووی وان ، تی وی بیست ، تی وی پرشین وان ، پی ام سی فالمیلی ، پرشین فیلم نیو ایران ام ان تی وی و .....
• شبکه های موسیقی :
این شبکه ها نیز طرفداران بسیاری را به خود اختصاص می دهند که عمده فعالیت آنها به پخش کلیپ های مختلف از خوانندگان معروف قبل از انقلاب ، خوانندگان زیرزمینی داخل کشور ، خوانندگان جوان ایرانی و خوانندگان غربی اختصاص دارد . محبوب ترین این شبکه ها عبارتند از : پی ام سی میوزیک ، ایران میوزیک ، ایران بیوتی ، ای بی سی وان ، آوا میوزیک و ....البته شبکه های غیر فارسی زبان بسیار مختلفی هم در شبکه های ماهواره ای وجود دارد که بطور تخصصی به پخش کلیپ ها و حتی کلیپ های «پورنو» می پردازند مثل شبکه 4 ، نکس وان ، پولو ..... و نیز ده ها شبکه موسیقی عرب و ترک .
• شبکه های ورزشی :
ورزش اگرچه از جذابیت های بسیاری برخوردار است اما جالب است که بدانیم هیچ شبکه فارسی زبان ماهواره ای به طور خاص به موضوع ورزش نمی پردازند با اینحال شبکه های ورزشی بسیار معروفی در ماهواره قابل دریافت هستند که علاقمندان خاص خود را دارد از جمله مجموعه شبکه های دبی اسپرت و شبکه هورس (ویژه اسب دوانی ) یا شبکه فیشینگ ( ویژه ماهی گیری )
• شبکه های تجارت جنسی :
بخش بسیار مهمی از شبکه های ماهواره ای بطور خاص به موضوع پورنوگرافی و تجارت جنسی می پردازند . سوای آن در بخشی از ساعات شبانه روز اکثر شبکه های اروپایی نیز بطور ویژه به این نوع برنامه ها اختصاص دارد که خود باعث برهم خوردن سلامت اخلاقی شبکه های ماهواره ای در معنای عام شده است با اینحال هیچ شبکه فارسی زبان بطور مشخص به این موضوع اختصاص ندارد اما جالب است که ده ها شبکه عربی « پورنو » و نیز شبکه معروف اروتیک و حتی شبکه پورنوی سکس ست بطور ثابت و شبانه روزی خط تلفن ویژه ایرانیان دایر نموده اند و بطور گسترده ای مخاطبان فارسی زبان را به خود جذب نموده اند . جالب اینکه در این حوزه زبان فارسی ، هم رده زبان انگلیسی و عربی به عنوان زبان بین المللی محسوب می شود!!!.
• شبکه های رسمی دولت ها :
بخش مهمی از کانال های ماهواره ای هم به شبکه های رسمی دولتی کشورهای مختلف اختصاص دارد که هدف آنها انعکاس رسمی اطلاعات و اخبار کشور برای هم وطنان خارج از کشورشان است که در کنار آن برنامه ها و دیدنی های کشورشان به رویت بینندگان سایر کشورها نیز می رسد .همچون شبکه دویچه ووله آلمان ، رای فرانسه ، تی آر تی ترکیه ، زد دی اف آلمان و ده ها شبکه اروپایی ، آفریقایی و عرب که با نام کشور خودشان بر روی شبکه عظیم ماهواره ای حضور دارند .
ماهواره و پیام های سلطه :
دیدیم برنامه های شبکه های ماهواره ای به هفت دسته قابل تقسیم هستند و سایر برنامه ها را نیز می توانیم در هرکدام از این طبقات مورد مطالعه قرار دهیم . شبکه های فارسی زبان هم تقریبا در تمام این طبقه بندی ها جای دارند اما حال سوال اصلی این است که این شبکه ها که در ظاهر هرکدام اهداف خود را پیگیری می کنند در واقع چه برنامه ها و پیام هایی را برای مخاطبین خود ارسال می کنند و از همه مهمتر این چگونه در خدمت جریان سلطه قرار می گیرد ؟ به عبارت دیگر محتوای هر برنامه و مخاطبین هرشبکه مشخص است و اگر از شبکه های خاص «اوپوزوسیون» نظام بگذریم هرکدام از آن شبکه ها برنامه های خود را پیگیری می کنند حال چگونه ممکن است این برنامه ها در خدمت هدفی فراتر به نام «سلطه» باشد ؟ برای پاسخ به این سوال اجازه دهید بحث مان را با مروری بر دو مفهوم مهم یعنی « جهانی شدن » و نظریه « هانگتینتون » ادامه دهیم :
• جهانی شدن
خیلی ها « جهانی شدن » را معادل « جهانی سازی » و « غربی سازی » و البته در نهایت « آمریکایی سازی » می دانند که خود موضوع جالب و جداگانه ای است و البته تاحد زیادی هم نزدیک به حقیقت اما همان طور که می دانیم تا کنون نظریه های مختلف و بسیاری درباره ی جهانی شدن مطرح شده است که نگرش های گوناگونی را در بر می گیرد.یکی از مهمترین این نظریه پردازان آنتونی گیدنز است . او جهانی شدن را با تئوری فشردگی زمان و مکان توضیح می دهد. به عقیده ی گیدنز برای درک جهانی شدن باید به نحوه ی گسست از جامعه ی سنتی و گذر به جامعه ی مدرن پی برد. گیدنز ابزار چنین درکی را توجه به جایگاه زمان،مکان و فرایند تحول آن ها می داند (گل محمدی.1389: 48). از نظر گیدنز جهای شدن حاصل بر هم خوردن نظم سنتی فضا و زمان است که به واسطه ی جدایی فضا و زمان از مکان پدید می آید. این فضا و زمان جداشده از مکان در گستره ای نامتناهی بایکدیگر ترکیب و هم آهنگ شده، امکان کنش و روابط اجتماعی را در جامعه ای بسیار بزرگتر فراهم می کنند. بنابراین گستره ی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری اجتماعی هم بسیار فراخ تر شده است، جامعه ی جهانی شکل می گیرد و جهانی شدن معطوف به انواع پیوند و رابطه ی فرد با این جامعه ی جهانی است (گل محمدی، همان :51)
گیدنز تحت عنوان «از جاکندگی مناسبات اجتماعی» بیرون آمدن از شکل های زندگی، ترکیب کردن مجدد آن ها در طول زمان و مکان و همچنین تشکیل مجدد بسترهایی که بار دیگر این مناسبات را ایجاد می کند را توضیح میدهد . فرآیندهای« از جا کندگی» و «باز جاگیری»، امروزه در دوره ی تعمیق یکپارچگی جهانی، این اثرات بیشتر از گذشته ظاهر می شوند (گیدنز،171:1384 )گیدنز همچنین جهانی شدن را دارای پیامدهای دور و دراز و گاه غیر قابل پیش بینی می داند. او این نتایج و پیامدها را تحت عنوان مخاطره توضیح می دهد، مخاطره های زیست محیطی، بهداشتی از این گونه هستند (گیدنز. 1386) یکی از تاثیرات مهم جهانی شدن بر حوزه « فرهنگ » است بدین صورت که ،فروریزی مرزها و فضاهای محدود، موجب « برخورد فرهنگ ها » با یکدیگر و با« فرهنگ جهانی» می شود که در اثر این برخورد، با فرهنگهای دیگر مستحیل می شوند، برخی دیگر موضعی سرسختانه و ستیزآمیز نسبت به فرهنگ مهاجم اتخاذ می کنند. شماری از فرهنگ ها به همزیستی مسالمت آمیز تن می دهند و تعدادی هم گفت و گو و تبادل فرهنگی را گریزناپذیر می دانند.از طرف دیگر درست است که فرایند جهانی شدن به همگونی و یکدست شدن فرهنگ و تفاوت زدایی و تنوع زدایی می انجامد، ولی نوع دیگری از همزیستی ها، آمیزش ها، تفاو تها وخاص ها را هم پدید می آورد. (گل محمدی، 1389).
• نظریه هانگتینتون
"ساموئل هانگتینتُن" در نظریه ی خود که به « برخورد تمدن ها» و « بازسازی مجدد نظم جهانی» معروف است، سعی در توضیح جهانی شدن در چهارچوب فرهنگ ها و تمدن ها دارد. هانگتینتن هفت یا هشت حوزه تمدنی در جهان تشخیص می دهد. او این تمدن ها را به صورت ریشه ای در مفروضات پایه ا ی فلسفی، ارزش های پایه، روابط اجتماعی، آداب و رسوم و دیدگاه کلی نسبت به زندگی از هم متمایز(و حتی مخالف) می بیند. برای هانگتینتن تاریخ بشریت تاریخ تمدن هاست .او معتقد است تمدن ها از1500 پیش از میلاد تا 1500 بعد از میلاد به طور گسترده ای تمایل به دوری از هم به لحاظ زمانی و مکانی داشتند و هر زمان هم که این رابطه برقرار می شد به صورت برخوردهای سخت بوده است. هانگتینتن در مرحله ی بعد این رابطه را همراه با توفق تمدن غرب می داند (از1500 میلادی تا پایان جنگ دوم جهانی). مرحله ی سوم را هانگتینتن همراه با افول تمدن غرب و مقاومت هایی در برابر آن می داند.این دوره از پایان جنگ دوم تا 1990 به وسیله ی تضاد عقاید به طور خاص بین ایدئولوژی های سرمایه داری و کمونیسم قابل ردگیری است اما با فرو ریختن کمونیسم عمده ترین تضادها در جهان پیرامون « مذهب » ، « فرهنگ » و نهایتا « تمدن » می چرخد. در حالی که تسلط غرب ادامه دارد هانگتینتن پیش بینی می کند که این تسلط در حال کاهش است. دیگر تمدن ها به طور روز افزونی تمدن غرب را رد می کنند در حالی که از دستاوردهای آن استفاده می کنند (Ritzer.2010:245) هانگتینتن تاریخ جهانی شدن را در واقع بر حسب رابطه ی تمدن ها که اغلب آن را به صورت سخت می بیند توضیح می دهد . او این برخوردهای بین تمدنی را در زمان معاصر هم می بیند. حال غرب با این نگاه همواره تمدن های دیگر را مقابل خود می بیند و خواسته یا ناخواسته خود را در بطن جریانی می بیند که در نهایت باید به حذف رقیبان بیانجامد نه خودش . غرب با این باور وارد عرصه شده و چون از ابزار های مختلف تکنولوژیک بهره مند است و اساسا این ابزارها ساخته فکر و اندیشه خود او نیز هست در نهایت تلاش می کند تا با بهره گیری از تمام آن ابزار ها تمدن های دیگر را به چالشی فراخواند که در نهایت به نیستی آنها ختم می شود .البته این نظر مخالفان سرسختی دارد و کارشناسان بسیاری نیز معتقدند عملا چنین امکانی در جریان جهانی شدن وجود ندارد . کسانی که در این طیف قرار می گیرند اصطلاح « فرهنگ جهانی » را برای اشاره به « جهانی شدن فرهنگ » مورد استفده قرار می دهند و نه برای ایجاد یک فرهنگ واحد و یکپارچه و برداشت اغراق آمیزی از فرهنگ اما تلقی از فرهنگ جهانی به عنوان یک فرهنگ پسا مدرن ، بسیار فراتر از پذیرش ناهمگونی ، پاره پارگی،گسستگی و سیالیت آن است. (Smith,1990 : Guibernau,1996). به هرحال حتی پیروان این نظریه هم نمی توانند تاثیر فرهنگ های مختلف بر یکدیگر را در عصر حاضر انکار نمایند و این برای بسیاری از تمدن ها بخصوص جوامعی که هویت خود را مرهون هویت اسلامی هستند قابل قبول باشد . حال سوال اصلی این است که تمدن غرب چگونه از طریق « رسانه های نوین » و بخصوص « ماهواره ها » پیام « سلطه » خود را در لباس « فرهنگ » را به جهان اعلام می دارد ؟
اکنون با بررسی های دقیق می توان گفت جهانیشدن علاوه بر تاثیراتی که بر حوزههای سیاست , اقتصاد و دیگر ابعاد زندگی داشته ، پیش و بیش از همه در حوزه فرهنگ تاثیر خود را نهاده است و گرایش بیشتری در این راه از خود نشان داده است به طوری که از آن گاها به عنوان جهانیشدن فرهنگ یا جهانیسازی فرهنگی یاد میکنند و در این راه بی اغراق می توان گفت هیچ چیز بیش از ابتکارها و اختراعهای علمی و صنعتی بخصوص در حوزه ارتباطات نقش آفرینی نکرده است . ویژگیهای مشترکی که می توان برای این فناوری های نوین برشمرد عبارتند از کوچک سازی، شخصی سازی، فشرده سازی، ایجاد ارتباط و استقلالطلبی. این فناوری های نوین نوین حد اقل سه پیامد عمده هم برای جهانیسازی فرهنگ در پی داشته که عبارتند از:
1- صدور اخبار، اطلاعات، برنامههای سرگرم کننده و کالاهای مصرفی از مرکز به پیرامون که توام با آرمانسازی از شیوه زندگی غربی صورت میگیرد،
2- جذب ملتها به فرهنگ غربی و زبان مشترک و عمومی که انگلیسی است در حالی که فرهنگها و زبانهای دیگر به حوزههای محلی و داخلی محدود شدهاند.
3- تبدیل روابط انسانی به نمادها و نشانهها و ارتباط سهل و گسترده مردم اقصی نقاط جهان به یکدیگر.
یادمان باشد در همین باره "هربرت مکلوهان" کانادایی (1911 ـ 1980)، پیشبینی میکرد که بر اثر پیشرفت ارتباطات و گسترش وسایل ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون، همه افراد جهان میتوانند در یک لحظه در معرض تصاویر یکسان قرار گیرند و به این ترتیب به عقیده "آلوین تافلر" موجب پیدایش ”دهکدهای جهانی" متشکل از بشر پراکنده در پنج قاره خواهد شد. (تافلر،1376) و اکنون« شبکه های ماهواره ای » همین کار را می کنند .
از بعد فرهنگی، جهانی شدن را بیشتر ناظر بر فشردگی زمان و مکان و پیدایش شرایط جدید برای جامعه جهانی می دانند . کارشناسان بسیاری معتقدند این بعد از جهانی شدن ، در واقع بر اقتصاد و سیاست تفوق دارد و عمده توجه آن بر روی مشکلاتی تمرکز دارد که فرهنگ جهانی با بهره گیری از رسانه های جمعی برای هویت های ملی و محلی بوجود می آورد.این کارشناسان معتقدند؛ رشد فزاینده فناوری وسایل ارتباط جمعی، همچون اینترنت و ماهواره، موجب فشردگی زمان - مکان و نزدیکی فرهنگ کشورها شده است و از این طریق یک فرهنگ مسلط در جهان تشکیل داده است.(میرمحمدی،1381).از اینرو می توان گفت در عصر حاضر و با ظهور چهره جدیدی از سرمایه داری در عصر امپریالیسم و جهانی شدن، به ابعاد فرهنگی و سیاسی ، بیش از استعمار اقتصادی توجه می شود و اینگونه کشورهای استعمار گر در جهت خلق فرهنگ های جهانی فعالیت میکند(Johnston ,1985) . به این ترتیب دور از انتظار نیست که با بهره گیری از تکنولوژی های نوین ارتباطی که تحت تسلط سرمایه داری اداره می شود ، تولیدات فرهنگی با تولیدات کالا یکپارچه شود و یک تسلط جدید فرهنگی از طریق جامعه اطلاع رسانی بر زندگی مردم سایه افکند . البته ناگفته نماند که تولیدات فرهنگی در چارچوب شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شکل می گیرد و گسترش می یابد . روی این اصل از یک طرف نظام سرمایه داری در زمینه اقتصاد دسترسی به بازارهای جهانی را می طلبد اما از طرف دیگر تسخیر بازار خود مستلزم تغییر در فرهنگ و باورملتهای هدف است و از همین جا مفهوم صدور ارزش در تولید و مبادلات فرهنگی شکل می گیرد . بر همین اساس " آمانوئل و الرشتاین" با عنوان مفهوم ژئوکالچر(Geoculture) فرهنگ را نظام اعتقادی و ایدئولوژیک، اقتصاد جهانی میداندکه به سراسرجهان انتشار یافته و فرهنگهای محلی جای خود را به فرهنگ قدرتهای امپریالیست غربی داده اند. (والرشتاین،1377) . اینجاست که واژه صنایع فرهنگی (Cultural Indusrtial) شکل می گیرد . این واژه که بوسیله گروهی از دانشمندان علوم ارتباطات مطرح شده است ناشی از کنترل مستقیم قلمروهای فرهنگی است که از طریق نیروهای اقتصادی ، موفق به حذف مرزهای موجود میان شرایط اقتصادی و عوامل فرهنگی گردیده است و ادغام اقتصادو فرهنگ رابه صنایع فرهنگی تعبیر نمود ه اند(Ianangus, 1989)
به نظر "وریستن" ارتباطات امروزی جهان در مرحله ای است که می تواند فرهنگ سازی کند و با این نگرش است که افرادی همچون " دراکر" معتقد هستند که بدون تردید این فرهنگ و ارزشهای غربی است که جهانگیر خواهد شد . (دراگر، 1375 :86) این شاید خیلی اغراق آمیز باشد با اینحال حقیقتی است که در قالب تلاش بنگاه های ارتباطات بین المللی به چشم می خورد. رشد حیرت آور فن آوری اطلاعات و قدرت عظیم رسانه هایی همچون ماهواره و اینترنت ، که نسبت به گذشته، انتشار فرهنگی را به کلی متفاوت نموده و قدرت بلامنازعی را در اختیار غولهای صنعتی قرار داده اند ، باعث شده تا این غول های رسانه ای به گسترش مرزهای فرهنگی خود بپردازند و در نتیجه نواحی فرهنگی دیگر کشورها را کم رنگ کرده و فرهنگهای بومی را در هیاهوی فرهنگ مهاجم منفعل سازند . در این شرایط ارتباط انسان با فرهنگ بومی خود، هر آن سست تر شده است. (نوروزی،140:1381).
اکنون به نظر می رسد جهانی شدن فرهنگ نه بر از بین بردن ارزش ها و فرهنگ های بومی و سنتی بلکه بر ایجاد و گسترش ارزش های مشترک انسانی جدا از ارزش های فرهنگی ملی و سنتی ، اشاره دارد و شکی نیست در جهان کنونی که افراد تحت تأثیر فرهنگ های بسیاری هستند ، فرهنگی می تواند تداوم یابد که پاسخگوی نیازهای مادی و روحی افراد باشد. اکنون هویت مستلزم نوعی انتخاب است. بنابراین باید چنان زمینه های فرهنگی تقویت هویت خودی را توسعه داد که افراد دلایل کافی برای انتخاب نمادهای هویت خودی را داشته باشند (اکسفورد،22:۱۳۷۸).
راهبردهای « سلطه »در برنامه های ماهواره ای
با توجه به آنچه گفتیم تقریبا همه اندیشمندان بر این باورند که گردانندگان و طراحان برنامههای شبکههای ماهواره ای با تلاشی برنامه ریزی شده و سازمان یافته، مبانی و اصول اجتماعی، باورها، ارزشها، اخلاقیات و رفتارهای مورد نظر خود را بر گروه ها و جوامع تحمیل میکنند و میکوشند با ارایه اطلاعات انبوه به ملت ها در نظام و ارزشهایشان تغییر ایجاد کنند. در این مسیر هدف نهایی این است که تصمیمگیریها در کشورهای مورد تهاجم فرهنگی به تأمین اهداف سیاسی و اقتصادی کشورهایی منجر شود که از این حربه استفاده میکنند. به عبارت دیگر، مهاجمان فرهنگی میکوشند با استفاده از برتری اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و فنآوری، از طریق امواج ماهواره ای، به مبانی اندیشه و رفتار ملت ها هجوم آورند و با تهدید، تضعیف، تحریف و احیاناً نفی و طرد آنها، زمینه حاکمیت اندیشه، ارزشها و رفتارهای مطلوب خود را فراهم آورند. (کاشانی و وزیری، ۱۳۷۴: ۱۸۰)صاحبان اقتصاد و رسانه در فرآیند تهاجم فرهنگی تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین شیوه های رسانه ای پیام های آموزشی، تبلیغاتی، تفریحی و خبری خود را برای به زانو در آوردن جامعه هدف بهره برداری بکار گیرند . آنها در این راستا مخاطب را دقیقاً شناسایی می کنند، و خود را در ذهن او موجه نشان دهند و محتوای پیام را به شکلی هنرمندانه و غیر مستقیم در قالب ویژگیهای روانی و اجتماعیاش ارایه می دهند. (ماندل، ۱۳۷۷: ۱۴۸ و ۱۴۹)
مدیران و برنامه سازان « شبکه های ماهواره ای » در مرحله نخست میکوشند تا روحیات، خلقیات، باورها و اعتقادات ملت های هدف را به دقت شناسایی نموده بر تاریخ، جغرافیا، زبان و ادبیات و آداب و رسوم آن جامعه مسلط شوند. در مرحله بعد، با توجه به شناخت جامعه شناسانه و روانشناسانه ای که از ملت هدف و نقاط ضعف و قوت آن به دست آورده اند، هویت های فردی و اجتماعی او را نشانه رفته ب و از خود بیگانه نمودن آن را در دستور کار قرار میدهند.امپریالیسم فرهنگی در فرآیند پیچیده برنامههای ماهوارهای ویرانسازی هویت ملی و احساس تعهد و تعلق عاطفی نسبت به جامعه را تعقیب میکند، یعنی همان عاملی که بخشی اصلی از هویت فرد را تشکیل میدهد و تکیه گاه امنیت اجتماعی استودر این راه از تمام « قدرت نرم » خود سود می برد .همچنین ، در راستای ضربه زدن به هویت ملی، بر تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی،ترویج سکولاریسم ، گسترش خرافات و خرافه جلوه دادن ادیان الهی ، بی ارزش ساختن ارزشهای اخلاقی و ترویج بیقیدی، تحقیر و تحریف تاریخ، تخریب و نفی هویت، فرهنگ و الگوها و اسوههای ملی و مذهبی و ترویج شاخصههای فرهنگی خود نزد ملت هدف تمرکز میکند آنها تلاش می کنند در خلال برنامههای ماهواره ای، مردم را از استعدادها و تواناییهای خودشان ناامید ساخته و آموزههای دینی را در تعارض با علم و پیشرفت، ناکارآمد جلوه میدهد. تحمیل فرهنگی، آخرین مرحله این پروژه تهاجمیاست که عمدتاً از طریق همان « برنامه های ماهواره ای » و در فضای ناشی از احساس بیهویتی، بیمعنایی، خلأ و از خود بیگانگی ملت هدف اعمال میشود.
جمعبندی و راهکارها
باید توجه داشت که کنترل و جلوگیری از ورود عوامل تهاجم فرهنگی در جهان بدون مرز امروز و در پرتو فنآوری اطلاعات، دشوار و حتی در بسیاری موارد ناممکن است. از این رو، برای مقابله مؤثر با این پدیده، پیش از هرگونه برخورد سلبی لازم است آماده سازی درونی جامعه، مورد توجه و تأکید کارگزاران عرصه فرهنگ و رسانههای داخلی قرار گیرد. تقویت بنیاد ارزشها و هنجارها، متبلور ساختن جلوههای مختلف فرهنگ ملی و اعتقادی و ایجاد مصونیت روانی در آحاد جامعه، امکان رسوخ و رشد فرهنگ مهاجم را محدود میسازد. جوامع مختلف، در مقابله با تهاجم فرهنگی، الگوهای خاص خود را به کار میگیرند.کشور اسلامیما نیز که از دیرباز آماج تهاجم فرهنگی غرب بوده است، باید با تدبیرهایی نظام مند و مؤثر، در این زمینه تجهیز شود. از این رو، ضروری است به باورهای مذهبی جوانان به عنوان مهمترین حوزه و هدف تهاجم فرهنگی غرب توجه ویژه صورت گیرد. آسیبشناسی دقیق عرصه فرهنگ و شناخت عوامل زمینهساز بحران هویت و نفوذ فرهنگی بیگانه، یکی از نخستین گامها در این مسیر است. با این اوصاف به نظر نگارنده بهترین راه مقابله با اینگونه تهدیدهای در حوزه رسانه و بخصوص « شبکه های ماهواره ای » توجه به « هشت گام طلایی » ذیل است :
• گام اول : آگاه سازی مسئولان ، مدیران و تصمیم گیرندگان سیاسی ، امنیتی و فرهنگی نسبت به ابعاد اصلی پدیده تهاجم فرهنگی به عنوان تلاش غرب برای گسترش سلطه و موضوعی فراتر از آنچه تا کنون به عنوان معلول ها به آن پرداخته شده است.
• گام دوم : تلاش برای آگاه سازی خانواده ها نسبت به ابعاد مختلف تاثیرات رسانه در زندگی و در صدر آنها شبکه های ماهواره ای با تولید برنامه های اثر بخش از طریق رسانه ملی و برگزاری کلاس های توجیهی عمومی در مساجد ، انجمن های اولیاء و مربیان و جلسات عمومی ادارات .
• گام سوم :گنجاندن درس «سواد رسانه ای» در برنامه درسی متوسطه تا دانشگاه همچون کشورهای توسعه یافته دنیا با هدف ارتقای دانش رسانه ای فرزندان و آینده سازان جامعه
• گام چهارم :تلاش جدی رسانه ملی در ارتقای کیفی برنامه های تولیدی در کنار رشد کمی و توجه بیش از پیش این نهاد مهم به نیاز های واقعی مخاطبین
• گام پنجم :کمک به خانواده ها در ترسیم رژیم رسانه ای مناسب از طریق آموزش های گروهی و معرفی برنامه های مناسب در سبد رسانه ای خانواده
• گام ششم : بازنگری جدی در قانون «ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت ماهواره » که پس از بیست سال روزآمدی خود را از دست داده و باید متناسب با پیشرفت تکنولوژی بازنگری گردد .
• گام هفتم : اعتماد عمومی به مردم و پرهیز از برخوردهای سلبی شدید و اتکای صرف به اینگونه سیاست ها و در عوض اعتماد به درک و شعور جامعه و کمک به آنها در فرآیند خود کنترلی
• گام هشتم : تلاش جدی برای گسترش رسانه های فعال هماهنگ با آرمان های انقلاب اسلامی در جهت پاسخ سریع به نیازهای خبری و اطلاعاتی جامعه و کوتاه نمودن دست رسانه ها و خبرگزاری های خارجی از فضای جامعه از طریق خبرگزاری های فعال و دقیق ، رسانه ملی ، روزنامه های مولد و مولف ، شبکه های اجتماعی داخلی و ....
منبع:ویکی پدیا.بولتن نیوز (مطلبی از رضا سیف پور).رخشاد. استکهلم